مهرزادمهرزاد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

مهرزاد کوچولوی ما

بارداری تا اومدن نی نی قشنگم

1391/2/20 12:47
نویسنده : مریم
437 بازدید
اشتراک گذاری

امروز شما 7 ماهت کامل شده.می خوام خاطرات قبل از به دنیا اومدنت واین 7 ماه رو کلی بنویسم واز روزای آینده به روز باشم.خوب تا الان تا 11 هفته و6 روزگیت برات گفتم تا اون موقع معلوم نبود که شما گل پسری.فقط خاله پری وبابییت نظر دادن که شما دختری وگرنه همه گفتن که پسری.من اوایل بارداری سرکار می رفتم( تا 4 ماهگی )ولی بعد تصمیم گرفتم که خونه بمونم چون هوا خیلی گرم بود،برای اینکه به شما آسیبی نرسه وهم اینکه می خواستم بعد از به دنیا اومدنت بزرگ شدن شما رو ساعت به ساعت ببینم ولذت ببرم وچون نمی خواستم حداقل تا 2  سالگی شما سر کار برم وبه همین خاطر دیگه خونه موندم وکارو رها کردم.دقیقا 15 هفته و2 روزت بود که فهمیدیم که شما پسری وبابییت یه پیتزا به من ومامانی اکرم باخت.دردای بارداری کم کم شروع شدن ،دردایی که هنوزم به خاطرشون دارم پیش دکتر می رم .تابستون خیلی سخت بود گرما و اتش فراوون....

توی هفته 22 بارداری بود که اولیت حرکتای شما رو حس کردم. اون روز بود که حضور رو توی دلم واقعا حس کردم ...واقعا لذت بخش بود..واقعا لذت بخش....تمام دردامو فراموش می کردم...

من وشما وبابایی ومامانی توی اوایل مرداد که بابا مرخصی تابستون داشت به اصرار من شمال رفتیم . خیلی گرم بود ولی خیلی خیلی خوش گذشت ...شما هم توی آب دریا ورجه وورجه می کردی  .اون موقع تو 28    هفته سن داشتی ...کلا 2 روز اونجا بودیم وبرگشتیم

خرید سیسمونی یکی دیگه از لذت بخشترین خاطرات من بود .خیلی از وسایلت رو تا حالا استفاده کردی فقط می خوام از اتاقت عکس بزارم

اوخر بارداری خیلی سخت بود،دردایی که از ماه 4 بود، تشدید شده بود ومن نمی تونستم از درد بخوابم ودر کل بی خوابی هم داشتم وشما هم با من بیدار بودی وتکون می خوردی،تکونای محکم که گاها دردناک بود....تاریخ زایمان رو توی سونوگرافی 2 آبان تشخیص داده بودن ومن منتظر اون روز بودم تا شمارو بغل بگیرم وهمه دردا تموم بشه...توی اون روزا وقتی از دردها خسته می شدم وبرای دیدن تو بی تاب می شدم به خودم می گفتم که از این لحظات لذت ببر ،از حرکتای قشنگ شما توی دلم ،مطمئن بودم که روزی دلم برای این روزا تنگ خواهد شد...

اتفاقای مهم یکه توی مهر ماه اوفتاد تولد بابایی 4 مهر ماه بود وعقد دایی محمد 6 مهر وتولد دایی محمد 9 مهر ....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

روزبه -بابای مهرزاد
20 اردیبهشت 91 23:33
lمرسی عزیزم.از تمام زحماتی که توی این مدت برای من ومهرزاد کشیدی ممنونم.