مهرزادمهرزاد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

مهرزاد کوچولوی ما

تعطیلات تابستان92

1392/6/12 11:29
نویسنده : مریم
571 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از اینکه یه ماهی تو خونه بودم وروزه داری میکردم ،خیلی به یه سفر احتیاج داشتم وروزبه هم خیلی خسته بود وتعطیلات روزبه هم بعد از ماه رمضون بود تصمیم گرفتیم بریم شمال.با هر کدوم از دوستامون برای همسفر شدم باهامون صحبت کردیم ولی همگی به یه دلیلی نمیتونستن بیان وفقط مامانم باهامون اومد .اول رفتیم ماسوله وبعد تالش واسالم وساحل گیسوم وروز اخر هم قلعه رود خان.واقعا زیبا بود،آدم وقتی این همه زیبایی رو میبینه احساس کوچیکی میکنه و به بزرگی خدا پی میبره .بگذریم عزیزدل مامان عاشق دریایی و همش توی آب بودی وبه زور باید از آب جدات میکردیم وکلی با هر موجی که بهت میخورد میخندیدی وکلی شن بازی کردی.وبا اینکه کرم ضد آفتاب برات زدم ولی کلی سوختی وسیاه شدی.کلی از بازیات فیلم گرفتیم ولی یه لحظه هم بی حرکت نبودی که ازت عکس بندازیم.ماسوله هم میخواستیم سه نفری با لباس محلی عکس بندازیم ولی لباس اندازه تو نداشتن وفقط من عکس انداختم وشما کلی به اون لباسای رنگی وشاد ذوق کردی ومیخندیدی.قربونت برم عزیزم همیشه به لباسای جدیدی که من بپوشم عکس العمل نشون میدی.روز آخر قلعه رود خان رفتیم ولی ظهر بود وخیلی گرم وما هم همگی خسته بودیم وشما هم از بغل بابایی پایین نمیومدی در نتیجه بالا نرفتیم وقرار گذاشتیم وقتی شما یه کم بزرگ شدی بریم .چند تا عکس که به نظرم مناسب میاد میزارم.

اینم آبشار ویسادار توی تالش بود که خیلی زیبا وترسناک بود وکنترل شما هم خیلی مشکل چون همش سرازیری  بود وتوهم میخواستی بری اینور واونور و در آخر هم کلی گریه کردی وما برگشتیم.

هر روز از روزایی که دارم به سرعت وراحتی از دست میدم دلم شور میزنه .بیشتر از اینکه تو به من وابسته باشی من بهت وابسته ام ومیترسم که داری کم کم ازم جدا میشی .با هر نگاهی که بهت میکنم روزی هزار بار از خدا تشکر میکنم که تو رو به من داده.خدایاااااااااااااااااااااااااااااااا متشکرممممممممممممممممم.

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

hodeys
30 شهریور 92 18:22
واقعا هم زیبا بود و ترررسناک ماشالاه به مهرزاد جون چه اقا شده! عاشقه خنده هاشم خودتم تو اون لباس محشر شدی مهربون
مامانی درسا
20 مهر 92 2:20
روزی که، تو اومدی روی زمین یه فرشته کم شد از آسمونا مثل گل شکفتی بین آدما گل سر سبد بودی بین اونا تولدت مبارک عزیزم
یاسمن مامان رادین
12 آذر 92 10:51
جوووووووووووونم
مامان آرمیتا
20 مهر 93 8:24
الهی جاده زندگیت هموار آسمان چشمانت صاف و دریای دلت همیشه آرام و زلال باشد و هیچ وقت از دنیا خسته نباشی . . . تولدت مبارک